ماجراي تعرض جنسي مسعود رجوي به زنان منافقين

تا جايي که در يکي از بندهاي طرح ده مادهاي مريم رجوي براي ايران فردا آمده است« ما به برابري کامل زنان و مردان در کليه حقوق سياسي و اجتماعي و مشارکت برابر زنان در رهبري سياسي معتقديم. هر گونه اشکال تبعيض عليه زنان ملغي خواهد شد، و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق، و تحصيل و اشتغال برخوردار خواهند بود.»

اين سخنان و شعارهاي سازمان منافقين درحالي است که سالهاست حق جزئيترين انتخابهاي شخصي اعضاي خود را؛ از رنگ لباس تا نوع کفش را نيز از آنها سلب کرده است. همچنين مريم عضدانلو( رجوي) همراه با سرکرده پيشين اين فرقه يعني همسرش مسعود رجوي تراژديترين و تلخترين ظلمها، آزار، تعرض و تجاوزهاي جنسي را دقيقا در حق زنان اين گروهک روا کردند که در ته فهرست اين ظلمها رنگ و شکل لباس جا ميگيرد.

به گزارش ايسنا پلاس، بتول سلطاني از جمله زناني است که پس از بارها تلاش در نهايت موفق شد که از پادگان اشرف رها شود. سلطاني از زنان عضو شوراي رهبري اين سازمان بود. او چند سالي است که در مجامع بين الملل تمام تلاش خود را براي ترسيم وجهه واقعي گروهک تروريستي منافقين خلق در برخورد با زنان عضو اين سازمان ميکند. سلطاني در توضيح ايدئولوژي سازمان منافقين براي اعضاء زن از کليد واژه« قله آرماني» استفاده کرد و در توضيح اين ايدئولوژي عنوان کرده بود که فرد انقلاب کرده بايد خود را به «قله آرماني» در سازمان برساند و اين قله براي زنان با پذيرش به عقيم شدن (جراحي رحم) ثابت مي شود تا زنان اين سازمان خود را کاملا در حصار اين فرقه و به بياميدي کامل برسند.

اين اقدام توسط پزشک قرارگاه اشرف با نام«نفيسه بادامچي» و زير نظر مريم رجوي و با سرپرستي«کبري طهماسبي» و «زهره بنيجمال» صورت ميگرفت. همچنين مسعود رجوي در يکي از جلسات شوراي رهبري اصليترين وظيفه پزشک پادگان اشرف را دقيقا همين اقدام يعني خارج کردن رحم زنان جوان پادگان معرفي ميکند. بنا به گفته بتول سلطاني پس از فرار از اشرف؛ 150 زن تا زمان حضور او عقيم سازي شده بودند.

تراژدي بودن اين امر حتي از روايتهاي منتشر شده از تجاوز مسعود رجوي به زنان و دختران باکره سازمان نيز تلختر است و سران گروهک تروريستي منافقين خلق دقيقا زنانگي را از زنان اين فرقه سلب ميکردند. يعني آنچه که هدف خلقت هر زني سواي از موقعيت جغرافياي و اجتماعياش بود، توسط مريم رجوي گرفته ميشود.

مبل، ملافههاي سفيد و مسعود

سلطاني همچنين درباره رابطه جنسي مسعود رجوي با زنان شوراي رهبري با واسطهگري مريم رجوي پرده برداشته بود. او اولين کسي بود که براي نخستين بار درباره رقص رهايي در اردوگاه اشرف گفت.«در زمستان سال 1998 در جلسهاي که مريم رجوي آن را برگزار کرد دعوت شديم و به ما گفتند که بايد استحمام کنيد تا کاملا تميز باشيد و بايد همه لباسها و روسري هاي شما جديد و تميز باشد چرا که اين جلسه، «حوض» شوراي رهبري است و بايد در آن حوض «رقص رهايي» اجرا کرد.

حالت عجيبي به من دست داد و ترس و دلهره و فشار رواني داشتم به طوري که کنترل خودم را از دست دادم و از خودم سوال ميکردم منظور از «رقص رهايي» چيست؟ حس فضولي نسبت به اين موضوع پيدا کردم و تلاش ميکردم تا واکنش مسئول آن موقع خودم خانم «فائزه محبتکار»  فرمانده مقر چهارم پايگاه اشرف را ببينم.

بالاخره زمان موعود فرا رسيد. من به همراه تعداد زيادي از اعضاي زن شوراي رهبري در مقر فرمانده و رهبر کل آن زمان مسعود رجوي در پايگاه «بديع زادگان» در منطقه ابوغريب بغداد حاضر شديم. بعد از يک ساعت انتظار يکي از کارمندان دفتر فرماندهي کل که مسئول امور اداري و خدماتي مسعود و مريم رجوي بود نزد ما آمد و يک بسته حاوي حوله و لوازم حمام و آرايش بين حاضران توزيع شد و گفت هر کس از شما که بدون حمام رفتن و عطر زدن به اينجا حاضر شده بايد استحمام کند و عطر بزند و در نهايت پاکيزگي باشد.

من از خودم سوال ميکردم که هدف از اين کارها چيست؟ آيا مسعود ميخواهد ما را عريان ببيند؟ چرا اين همه بر استحمام فوري و خصوصا در اين مکان يعني در مقر مسعود و مريم رجوي اصرار ميورزند؟»

سلطاني ميگويد پس از اينکه همه آماده شدند وارد يک سالن ميشوند که درون آن ملافههاي سفيد پهن بود و دو مبل در کنار يکديگر همراه با يک کيک چند طبقه قرار داشت.« بعد از چند دقيقه هياهويي به پا شد و مسعود و مريم رجوي وارد آن سالن شدند و مسعود لباس راحتي و در واقع لباس خانگي خود را به تن داشت و جوراب به پايش نکرده بود و مريم بي حجاب و با موي آراسته حاضر شد. مسعود بر روي مبل نشست و مريم هم در مبل ديگر و در کنار او نشست. سپس بلند شد و پشت سر مسعود ايستاد. يکي از خانم ها به او گفت چرا نمينشيني؟ مريم با لبخند گفت: «من اين مبل را براي شما و همسران ديگر مسعود خالي گذاشتم.»

 

ماجراي رقص رهايي

 

سلطاني ميگويد که از عبارت «همسران ديگر مسعود» و از کشف حجاب ديگر زنان عضو شوراي رهبري غفلگير شده بود.« در آن لحظات قلبم به شدت ميتپيد و نميدانستم که نقشه دقيقا چه بود. و مراحل بعدي آن چيست. فکر مي کردم که قرار است ميزان سرسپردگي ما به رهبرمان و ميزان تعهد ما به عهدي که با او بستيم و اعلام آمادگي ما براي ازدواج با او مورد محک قرار بگيرد. سپس در يک نقشه احتمالا از پيش تعيين شده مسعود از مريم پرسيد: مريم اينها چه مي خواهند و چرا آن ها را به اينجا آورده اي؟

مريم رجوي پاسخ داد:«به اينجا آمدهاند تا مراسم ازدواج بين خود و آن ها را برايشان اجرا کني. مگر نگفتم که هر زني بايد راه مرا در پيش بگيرد؟ من بارها و بارها گفتم که همه زنان مجاهد خلق همسران تو هستند و اين مسالهاي جدي و واقعي است و يک شعار نيست» سپس مريم به ما گفت: «هريک از شما بايد به تنهايي بر روي اين مبل و در کنار مسعود بنشينيد تا مسعود خطبه عقد را بر شما بخواند و هر يک از شما بايد رضايت و موافقت خود را با ازدواج با مسعود اعلام کنيد.»

سلطاني در ادامه آن ماجرا نيز گفته بود که مريم رجوي سپس اعلام کرده که از اين به بعد تمام زنان عضو شوراي رهبري همسر مسعود رجوي هستند.« ناگهان صداي موسيقي بلند شد و ديدم که زنان قديمي و عضو شوراي رهبري خود را بر روي ملافه سفيد رنگ انداخته و لباس هاي خود را درآوردند و در مقابل مسعود رجوي و با دستور وي در مقابلش رقصيدند و اينجا بود که مسعود گفت: «اين همان رقص رهايي است» سپس با صداي بلند به ما گفت: «شما براي من همچون زنان پيغمبريد يعني ازدواج شما با فردي ديگر حرام است» سپس آيه 32 سوره احزاب قرآن کريم را قرائت کرد:««يا نساء النبي لستن کأحد من النساء إن اتقيتن فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض وقلن قولا معروفا».  «اي همسران پيامبر، شما اگر تقوا پيشه کنيد مانند ديگر زنان عادي نيستيد، پس با گفتارتان ناز و عشوه مريزيد تا کسي که در دل او مرض است در شما طمع ورزد، و گفتاري نيکو و دور از تحريک و ريبه بگوييد.»

اينجا بود که مريم رجوي ديگر زنان را تشويق ميکرد تا لباسهاي خود را از تن بيرون کنند و در مقابل همسرش مسعود عريان و لخت برقصند و گفت: «چرا شما خودتان را براي مسعود نميکشيد و با هم رقابت نميکنيد و از او نمي خواهيد تا به شما اجازه بدهد به تنهايي وارد اتاق خواب او بشويد و با مسعود تنها و همبستر شويد؟»

سلطاني ميگويد سپس زنان به صف ايستادند و هر يک از آنها ثبت نام شدند تا به صورت نوبتي و در يک شب با مسعود هم بستر شوند تا اين که در يکي از روزها نوبت به او رسيد. مريم رجوي او را فرا خوانده و گفته: «امشب شب عروسي و شب معراج توست.» به هنگام شب به محل اقامت مسعود رفتم و مريم مرا تا اتاق خواب او همراهي کرد و مسعود با من همبستر شد و رابطه جنسي برقرار کرد.»

 

هيچ دختري نبايد باکره باقي ميماند

 

«زهرا ميرباقري» يکي ديگر از زنان رها شده از پادگان اشرف نام 95 زني که جنايت عقيم سازي بر آنها اعمال شده بود را فاش کرد. ميرباقري همچنين گفته بود که مريم رجوي زنان عضو شوراي رهبري را مجاب به ابراز علاقه و حتي محبت کلامي به مسعود رجوي ميکرد.

نسرين ابراهيمي نيز از اعضاي ارشد سابق سازمان و از فرماندهان ارتش آزاديبخش سازمان گفته بود که مسعود رجوي در ماه رمضان با زنان سازمان مينشست و به آنها دستور ميداد تا دور او جمع شوند و او را در آغوش بگيرند در صورتي که مردان سازمان براي اثبات وفاداري خود به سازمان از همسرانشان جدا شده بودند اما مسعود رجوي در ميان تعداد بالايي از زنان سازمان مينشست و آنها را وادار ميکرد تا به او محبت کنند و در نهايت براي ابراز علاقه به آن زنان چاي نيمه نوشيدهاش را به آنها ميداد تا بنوشند. ابراهيمي ميگويد در اين ميان مسعود از دختراني که خوشش ميآمد، آنها را با نام کوچک صدا ميکرد و به آنها دستور ميداد تا برايش چايي بياورند. در اين گعدهها بود که يکبار دختري به نام سارا را پسنديده بود. سارا پس از آن شب براي چند ماه ناپديد شده بود و پس از چند ماه با افسردگي و تشويش رواني به اردوگاه اشرف بازگردانده شده بود.

ابراهيمي همچنين در سخنان خود گفته بود که مسعود رجوي تنها با زنان شوراي رهبري رابطه جنسي برقرار نميکرد. بلکه با دختران باکره ديگر در اردوگاه نيز به صورت فردي يا دسته جمعي نيز تجاوز ميکرد و اجازه نميداد هيچ دختري باکره باقي بماند.

اين تنها بخشي از جنايتهاي جنسي روا شده بر زنان عضو گروهک تروريستي منافقين است و هيچکس به صورت شفاف نميداند دقيقا چه چيزي به زنان اردوگاه اشرف پشت آن ديوارها گذشت. هر چند خود اين زنان در جذب به اين گروهک تروريستي نيز بيتقصير نيستند اما تجاوز، تعرض و آزار جنسي به اين زنان با هر عقيدهاي محکوم است و بيشک زنان عضو اين سازمان، اولين قربانيان شعارهاي پوچ و پوشالي آن هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمامی حقوق متعلق به سایت هزار اشرف می باشد.